پیشینه تاریخی:

سولدوز در قسمت جنوبی استان آذربایجان غربی قرار دارد و مرکز آن شهر نقده است.سولدوز یا سو اولدوز ( به معنی سیار آب ) نام یکی از طوایف ترک که در قرن هشتم به فرماندهی امیر سولدوز یا همان سو اولدوز در این منطقه زندگی می کردند که نام خود را بر این دشت به یادگار گذاشته اند.
ساکنان کنونی آن ایل قاراپاپاق هستند که  در سال
۱۲۴۰ ق از قفقاز به دشت پهناور سولدوز که امروزه نقده نام دارد وارد شده و در آن نشیمن گزید. نام «قاراپاپاق» از زبان ترکی گرفته شده و به معنی «سیاه‌کلاه» است.

طبابت سنتي

ابتدا بهتر است بحثي در مورد انواع «مرهم» و «پاخاج» داشته باشيم تا مطالب اين بخش به طور منظمتر شود. پاخاج همان مرهم است يعني مرهم به دو نوع تقسيم مي‌شود:

1ـ آنچه مواد تشكيل دهنده آن از مايعات و آردها و گردها هستند.

2ـ آنچه كل يا بعضي از مواد تشكيل دهنده آن از دانه‌ها يا خرده سبزي‌ها مي‌باشد. اين قسم را «پاخاج» مي‌گويند.

 انواع مرهم:

1ـ قند خميري (خمير قند): آرد گندم با قند به ميزان تقريباً مساوي.

2ـ قاتق قويماغي: خميري كه از آرد و خامه درست مي‌شود.

3ـ دوشاب خميري: از آرد و دوشاب.

4ـ مرهمي از: موم مذاب، روغن گاو، زرد چوبه، آرد و اگر عسل به آن افزوده شود بهتر است.

5ـ از آرد، تخم مرغ، زرد چوبه.

6ـ از كافور و ترياك.

7ـ از: سريشم و زرده تخم مرغ

8ـ از: مقداري كرم خاكي را خشكانيده و كوبيده به صورت گرد در مي‌آورند و با مقداري مساوي آن از خمير كهنه كه در اطراف سفره مخصوص خمير مي‌ماند و مي‌خشكد به هم آميخته و خمير مي‌ساختند.

9ـ از: سقز و شير (در فصل سرما قدري نفت سياه نيز به آن مي‌افزايند).

10ـ از: قويماق (آرد سرخ كرده در روغن حيواني داغ كه بعداً آب به آن مي‌افزايند ـ حريره)، سقز و سروش.

11ـ از: آرد لپه، گوگرد پاس، خمير مايه طبيعي.

12ـ كوبيده گي داش (سنگ كبود)، قوروم (دوده‌هاي برخاسته از تنور به سقف مي‌چسبد، قوروم ناميده مي‌شود)، قورود (كشك) و به جاي قوروم مي‌توان از سياهه ديگ استفاده كرد.

13ـ از فضله سگ و فضله كبوتر.

پاخاج ها:

1ـ خرماي سياه و كوبيده سير.

2ـ از صابون و پياز پخته.

3ـ از: سقز و خرده صابون ـ صابون معطر را بهتر مي‌دانند.

4ـ بذرك زرد جوشيده در شير گاو.

5ـ پوسته درخت نارون و پوست درخت بيد و شاه ملحمي (شاه مرهمي: نوعي گياه) همه را كوبيده به هم مي‌آميزند و به صورت خام مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

6ـ از: زرده تخم مرغ، خرده توتون و نمك.

7ـ از: خمير مايه طبيعي و پر مرغ خانگي.

8ـ از: برگ بيد و برگ درخت كلمبور (نوعي درخت شبيه تبريزي ولي معمولاً مستقيم و راست نمي‌شود يعني خميدگي‌ها و كجي هائي درشت دارد) به صورت خام و تر كوبيده و به هم مخلوط مي‌شوند.

9ـ از: آبي كه «كاكوتي» در آن جوشانيده‌اند. آرد، روغن، ـ اين مرهم «خشل» ناميده مي‌شود.

10ـ از: خرده يونجه تر، برگ بيد، روغن بزرك.

11ـ از: تخم مرغ، گل ببنك (گياهي است)، قرخ بوغوم (چهل بند ـ گياهي خزنده باريك كه بندها و مفصل‌هاي زياد دارد) و حنا.

12ـ از: پياز داغ و كوبيده ميخك.

13ـ از: كوبيده گندم و آبي كه از جوشانيدن تكه نمد، بدست آمده باشد.

14ـ پر مرغ خانگي، برگ كلم و فضله كبوتر را با هم مخلوط مي‌كنند.

موارد مصرف:

1ـ شيرين يارا (زخم شيرين) كه در بدن ظاهر مي‌شود: مرهم شماره سه و پاخاج شماره 2.

2ـ يامان يارا (زخم بد) همرنگ بدن مي‌باشد: توله سك كوچك را سر بريده و شكم آن را باز كرده بي درنگ به زخم مي‌بندند. سپس از بيشتر پاخاج‌ها استفاده مي‌شود.

گويند اگر اين زخم به فوريت معالجه نشود از جاي خود به جاي ديگر بدن منتقل مي‌شود (قهر مي‌كند و جا عوض مي‌كند) كه بايد از مرهم شماره 6 استفاده شود تا به جاي اصلي برگردد سپس جگر سفيد و كافور را يكي از پس ديگري بر آن مي‌بندند و پوست و چرم تازه (گوسفند) را نيز مفيد مي‌دانستند.

3ـ قلباش (زخم يا عفونتي كه در سر انگشتان و زير پوست و گوشت نزديك به استخوان پديد مي‌شود): ابتدا داغ مي‌كنند و يا در روغن داغ فرو مي‌برند تا زخم آن به طرف بيرون درز كند، آنگاه رگ پخته كلم و پاخاج شماره 4 و 5 را بطور متناوب استفاده مي‌كردند.

4ـ خيارك (زخمي در سمت داخلي ران نزديك به شكم در مي‌آيد): خيار سبز (و در فصل زمستان كه دسترسي به خيار سبز نيست از خيار شور و خيار ترشي استفاده مي‌شد) و نيز از مرهم شماره 13 و شماره 1 و 2 و 3 و نيز پاخاج شماره 5 و 8.

5ـ دولاما: از فرو رفتن خار يا هر چيز ديگر در انگشت كه در اثر ارتباط با آب پديد مي‌آيد:

ابتدا سر زخم را با سنجاق و امثال آن كمي باز مي‌كردند سپس از مرهم‌هاي شماره 1، 2 و 3 استفاده مي‌كردند.

6ـ چرتغ: انواع زخمهاي ريز در اطراف و زير پلك‌هاي چشم (شايد نوعي تراخم باشد) چكيده آب چت چت و شير زني كه بچه اش دختر است، بر آن مي‌چكانند.

7ـ زخمهاي حوادث: پاخاج شماره 10.

8ـ درد مفاصل: كوبيده گياه «ايت اوزرگي» ـ نوعي گياه ساقه دار بدبو كه داراي غوزه هائي شبيه غوزه لوبيا ولي كوچكتر، است برگهايش شبيه دو بيضي بهم چسبيده است ـ يا شيره ريشه آن. و نيز خوردن عرق كاكوتي.

9ـ درد شكم: عرق كاكوتي، عرق نعناع.

10ـ خون دماغ: كوبيده تره يا آب تره و نيز خاكستر موي بز را به داخل بيني مي‌ريزند.

11ـ درد گوش: روغن حيواني يا چكيده پياز داغ مي‌چكانند. در صورت درد شديد از مرهم شماره 2 هم استفاده مي‌شده.

12ـ تهييج گلو: پاخاج شماره 7 را به زير چانه و گلو مي‌گذارند.

13ـ ياغر (سابيدگي بدن سواركار در اثر زين اسب): ماليدن هر نوع روغني را كافي مي‌دانستند.

14ـ حصبه دووانه (ديوانه حصبه‌اي كه هذيان مي‌گويد): مرهم شماره 8 را به پيشاني و جلو سر او مي‌بندند.

15ـ سرفه و سينه تنگي: به دانه، چهار تخمه و عرق پونه، (و پخته گل ختمي را بر روي سينه او گسترده مي‌بندند).

16ـ كسي را كه ترسيده و بيمار شده، داغ مي‌كردند يعني دوباره او را مي‌ترسانيدند.

17ـ سوختگي: مرهم شماره 4 و شماره 10 و گندم يا زلخ بو داده (يا زلخ گندمي كه در بهار كاشته مي‌شود.) با قدري جو بود داده و با سرشير روي آن مي‌بندند.

18ـ زخم دهان كودك: مادر طفل به همسايه‌ها مراجعه مي‌كرد با دهان بسته كه نبايد چيزي بگويد. آنگاه همسايه‌ها مي‌فهميدند كه مرادش چيست بدين ترتيب از هفت همسايه تكه هائي از خمير مايه طبيعي را جمع مي‌كرد و آنها را در بغل هم بر روي ستون خانه مي‌چسبانيد با خشك شدن خميرها زخم دهان بچه‌ها (مثلاً) خوب مي‌شد.

19ـ جاي دندان سگ (سگ گزيدگي) خمير مايه مخلوط با پر مرغ خانگي (پاخاج شماره 8). البته اگر خمير مايه از خانه صاحب سگ آورده شود زودتر تاثير مي‌گذارد.

20ـ سر درد ممتد: پر مرغ خانگي را كوبيده و به صورت خمير در آورده و بر سرش مي‌ماليدند. و نيز پاخاج شماره 11.

21ـ درد معده: مخلوطي از كوبيده دارچين، قولنجان، هليله زرد، هليله سياه، كازراخ، قرص كمر و هل را كفلمه مي‌كردند. و شيره ريشه شيرين بيان. گاهي شيره مذكور را آميخته با عسل به صورت قرص در آورده و در هر وعده غذا يك قرص ميل مي‌كردند و مي‌كنند.

22ـ درد چشم: حاضربزك (داروئي قرمز كه جهودها مي‌ساختند) چكيده آب گياه چت چت و دانه‌هاي گياه «بزوشه». كه گياه «باغايار پاغي» هم ناميده مي‌شود، از تنظيف عبور داده و به چشم مي‌چكاندند.

23ـ لطمه خوردگي استخوان، شكستگي دنده ها: مرهم شماره 9 و نيز ريشه «چله داغي» ـ گياهي است ـ را بر روي پوست محل شكستگي مي‌مالند.

24ـ اسهال كودك: ماست گاوميش، تخم مرغ پخته، كته ـ و نيز آجر را به صورت خاك در آورده و گرم كرده و كودك را با آن قنداق مي‌كردند. و عرق بو مادران.

25ـ به هوش آوردن بيهوش: دود (خصوصاً دود پارچه)، بوي كاه گل، جلو دماغ او مي‌گرفتند و فاصله دو ابروي او را ماساژ مي‌دادند.

26ـ زگيل گاو و گوساله: مرهم شماره 12. گاهي براي زگيل انسان هم از آن استفاده مي‌شده.

27ـ شاش بند: پر مرغ خانگي، برگ كلم و فضله كبوتر (پاخاج شماره 14) را بر او مي‌بندند و نيز دُم گيلاس را دم كرده و مي‌خورند و همچنين دانه‌هاي گياه «خانم سالاندي» (تاج خروس).