حکمت خدا
پادشاهی هر چیز را که می دید از وزیرش سؤال می کرد خدا اين را برای چه خلق کرده. وزیر اگر می دانست جواب می داد و اگر نمی دانست می گفت من نمی دانم ولی حتما در خلقت آن حکمتی است.
تا این که روزی پادشاه سرگین غلتانی را دید و به وزیرش گفت دیگر قبول نمی کنم که در خلقت این جانور حکمتی باشد. وزیر جواب داد درست است که من حکمتش را نمی دانم ولی حتما حکمتی دارد. ولی شاه نپذیرفت.
چندی بعد پای پادشاه دچار دمل چرکی گردید و تمام اطباء آن دیار از درمان آن عاجز ماندند. تا این که مدتی بعد طبیب رهگذری به شهر آن پادشاه وارد شد. خبر ورود طبیب در شهر پیچده و شاه از موضوع مطلع گردید. طبیب را احضار کرد و برای درمان دمل پایش از او استمداد طلبید.
طبیب برای تهیه دارو یک هفته مهلت گرفت. بعد از مهلت مقرر پمادی اورده و روی دمل گذاشت. در نتیجه این زخم در عرض چند روز خوب شد. شاه که از موضوع تعجب کرده بود سؤال کرد این چه دارویی بود که روی دمل گذاشتی و بهبودی حاصل شد. طبیب گفت: این پماد را از مخلوط کردن خاکستر سرگین غلتان و روغن گوسفند درست کرده بودم. که شاه گفت: پس در خلقت اين هم حکمتی نهفته است.
توضیح:این درمان در مورد زخمهای شدید و عفونی در طب سنتی کاربرد بسیاردارد.
تا این که روزی پادشاه سرگین غلتانی را دید و به وزیرش گفت دیگر قبول نمی کنم که در خلقت این جانور حکمتی باشد. وزیر جواب داد درست است که من حکمتش را نمی دانم ولی حتما حکمتی دارد. ولی شاه نپذیرفت.
چندی بعد پای پادشاه دچار دمل چرکی گردید و تمام اطباء آن دیار از درمان آن عاجز ماندند. تا این که مدتی بعد طبیب رهگذری به شهر آن پادشاه وارد شد. خبر ورود طبیب در شهر پیچده و شاه از موضوع مطلع گردید. طبیب را احضار کرد و برای درمان دمل پایش از او استمداد طلبید.
طبیب برای تهیه دارو یک هفته مهلت گرفت. بعد از مهلت مقرر پمادی اورده و روی دمل گذاشت. در نتیجه این زخم در عرض چند روز خوب شد. شاه که از موضوع تعجب کرده بود سؤال کرد این چه دارویی بود که روی دمل گذاشتی و بهبودی حاصل شد. طبیب گفت: این پماد را از مخلوط کردن خاکستر سرگین غلتان و روغن گوسفند درست کرده بودم. که شاه گفت: پس در خلقت اين هم حکمتی نهفته است.
توضیح:این درمان در مورد زخمهای شدید و عفونی در طب سنتی کاربرد بسیاردارد.
+ نوشته شده در ساعت توسط mohammadhasan
|